نقش زنان در صنعت قهوه
زمانی که صحبت از نقش زنان در صنعت قهوه صحبت به میان میآید، احتمالاً ندانستههای ما خیلی بیشتر از دانستههای ماست. اطلاعات موجود در این زمینه بسیار سخت گردآوری میشوند و گزارشهای بهدستآمده از منابع معتبر گاها دچار تناقض هستند و همان اطلاعات کم در این زمینه هم بهخوبی به موضوع موردمطالعه نپرداخته است.
این بدین معنی نیست که ما باید اطلاعات موجود را نادیده بگیریم، بدین معناست که ما نیاز داریم تا انتظاراتمان را در این زمینه تغییر دهیم.
ما نباید انتظاراتی ساده و مختصر داشته باشیم، در حقیقت ما باید از اطلاعات و آمار بهدستآمده از هر صنعتی نظیر قهوه، گستردگی بیشتر و پرداختن عمیقتر به مشکلات موجود در آن را انتظار داشته باشیم. چگونه میتوان انتظار داشت که ارقام و اطلاعات بهدستآمده برای کشورهای ایسلند و اندونزی یکسان باشد؟ یا چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که از راه دور و از طریق کانالهای ارتباطی محدود درک دقیقی از میزان و سختیهای کار مردم محلی بهخصوص زنان، در جوامع بومی تولیدکنندهی قهوه به دست آوریم؟
هنگام بررسی و ارزیابی هرگونه اطلاعات باید وضعیت کاری زنان، تبعیض جنسیتی، گاها آزار و اذیتی که با آن مواجه میشوند و همچنین سختی جمعآوری چنین اطلاعاتی را نیز در نظر بگیریم.
بااینحال رسیدن به برابری اجتماعی مردان و زنان ابتدا با درک نیاز به تغییر آغاز میشود.
زنان در خاستگاههای قهوه و آنچه آنان انجام میدهند.
انجمن تحقیقاتی اتحادیهی بینالمللی قهوهی زنان (IWCA) در حال حاضر تلاش میکند تا فاصلهی بین زنان و مردان در صنعت قهوه را به کمترین مقدار خود برساند و در این راستا “پروژهی سه فازه ی شناخت تعداد زنان مشغول به کار در صنعت قهوه و نقشهای منحصربهفرد آنها” را انجام میدهد. اطلاعات بهدستآمده از این پژوهش برای شناخت مؤثرترین راهکارها برای حل مشکلات، خطمشیها و مداخلات دیگر برای ایجاد امنیت و پایداری در صنعت قهوه بسیار مهم و حیاتی است.
بااینحال، تا زمانی که این امر به پایان نرسیده باشد، همچنان اطلاعات کمی از ارتباط صنعت قهوه و زنان در اختیار ماست. در سال 2008 آنالیزی توسط مرکز تجارت بینالمللی صورت پذیرفت که پس از گذشت ده سال، به نظر میرسد اطلاعات بهدستآمده از آن، چندان قابل اعتماد نباشد اما بینش ارزشمندی از اختلاف میزان کار و سطح درآمد به دست میدهد.
حضور زنان در مراحل کاشت، برداشت و طبقهبندی قهوه دیده میشود، درحالیکه در تجارت، صادرات، آنالیز و کارهای آزمایشگاهی مربوط به آن نقش چندانی نظر ندارند: در حقیقت آنها کارگرانی هستند که حق تصمیمگیری و تجارت را ندارند و علاوه بر این، تعداد کمی از آنها مالک زمین یا کسبوکار هستند.
بر اساس گفتهی سازمان جهانی غذا و کشاورزی زنان نزدیک به 43 درصد از کارگران کشاورزی در کشورهای در حال توسعه را تشکیل میدهند؛ درحالیکه نسبت به مردان مورد تشویق و حمایت کمتری قرار میگیرند و دسترسی کمتری به خدمات و اطلاعات دارند.
کمبود منابع و حمایت
آنچه سازمان جهانی غذا و کشاورزی میگوید این است که اگر زنان نظیر مردان به منابع کشاورزی دسترسی داشتند، تولید کشاورزی مزارع آنها چیزی نزدیک به 20 الی 30 درصد افزایش پیدا میکرد؛ و این مطلبی است که به هیچ عنوان قابل چشمپوشی نیست. از سوی دیگر این افزایش در تولید، میتوانست تولید کل را نیز بالا برده و تعداد افراد گرسنه را 12 تا 17 درصد یعنی چیزی نزدیک به 100 تا 150 میلیون نفر کاهش دهد.
توجه به این مطلب نیز ضروری است که زنان در کشورهای کمدرآمد (نظیر بیشتر کشورهای تولیدکنندهی قهوه) نسبت به مردان، با چالشهای دیگری نیز نظیر کمبود دسترسی به آموزش، بهداشت و موقعیتهای درمانی نیز روبرو هستند.
بهعنوان مثال، در مناطقی که قهوههای خوب و خوشمزهی اتیوپی و روآندا رشد میکند، چیزی بالغ بر 18.6 میلیون دختر قابلیت رفتن به مدرسه و استفاده از امکانات آموزش را ندارند، درحالیکه همین عدد برای پسران 15.6 میلیون است.
علاوه بر این، زنانی که در مزارع قهوه کار میکنند، از آموزش مناسبی در این زمینه برخوردار نیستند و به شبکهی مناسبی برای رساندن قهوهی خود به بازار جهانی نیز دسترسی ندارند.
خشونتهای جنسی در مزارع قهوه
این تنها کمبود منابع و حمایت نیست که زنان از آن رنج میبرند. عموماً از آزارهای جنسی و تجاوزی که در مزارع قهوه علیه زنان صورت میگیرد سخنی به میان آورده نمیشود. بهخصوص در کشورهایی که مصرفکنندهی قهوه میباشند. بااینحال این مسئله حقیقتی است که در مزارع قهوه دیده میشود.
در تحقیقی که در سال 2017 در همین راستا صورت پذیرفت، 25 درصد از افرادی که به پرسشنامه پاسخ داده بودند، خواه زن یا مرد، بیان داشتند که مورد آزار جنسی قرارگرفتهاند.
یک وبسایت اسپانیایی زبان نیز میزان بالای خشونتهای جنسی بهخصوص میان افراد مهاجر و کارگران فصلیای که در مزارع قهوهی هندوراس صورت میپذیرد را مورد پوشش خبری قرار دارد و هشدار جدیای دربارهی دختران نوجوانی که باردار میشوند داد. آنها همچنین بیان داشتند که کارگرانی که در این مزارع کار میکنند نسبت به شرایط و مشکلات خود سکوت اختیار میکنند چراکه از انتقامی که بعداً ممکن است اتفاق بیفتد وحشت دارند.
تغییر قوانین
ضمن اینکه زنان از نداشتن قدرت و اختیار تصمیمگیری و همچنین درآمد پایین رنج میبرند، آنها همچنین کار روزانهی بیشتری نسبت به همتایان مرد خود متحمل میشوند. همانطور که SCAA بیان داشته است “درحالیکه مردان به 8 ساعت کار روزانه مشغولاند، زنان چیزی نزدیک به 15 ساعت از روز در مزارع قهوه کار میکنند.”
هرچند میتوان امیدوار بود که این قضیه منجر به تولیدکنندگی بیشتر زنان در آینده شود که به مالکان و صاحبان صنایع تبدیل گشته و صدای آنها شنیده میشود.
فعالیت زنان در کافیشاپها
خب، نگاهی هم به وضعیت زنان در کافیشاپها بیندازیم. در کافیشاپ محل شما چه کسی مدیریت کافه را بر عهده دارد؟ و حقوق کارکنان او چقدر است؟
اتحادیه اقامت و غذا در سال 2017 یک شکاف جنسیتی را بر ملا کرد. بر اساس گزارش آنها، بزرگترین مانع برای برابری حقوق بین کارکنان یک مجموعه تفاوت جنسیتی آنهاست. این شکاف و فاصله در میزان حقوق در زمان بازنشستگی نیز وجود دارد و زنان پول کمتری دریافت میکنند.
ما باید به بررسی مسائل مربوط به نابرابری بپردازیم و ارتباط آن را با جنسیت مشخص نماییم. این شکاف در مورد زنان سیاهپوست، آسیایی و اقلیتهای قومی به بیشترین مقدار خود میرسد. زنان معلول نیز ممکن است تا حد زیادی از این تبعیض رنج برده و هیچگاه مکانی مناسب برای کار و فعالیت خود پیدا نکنند چراکه کارفرمایان کمتری وجود دارند که علاقهای به جذب نیروی کاری دارای معلولیت داشته باشند.
تا زمانی که زنان در جایگاه قدرت نباشند، آنها تنها از حقوق کمتری برخوردار نیستند، بلکه آنها در معرض خطرات بیشتری نیز قرار دارند و بهسختی میتوانند شغلی متناسب با شرایط و علاقهی خود بیابند.
نبود زنان در سطوح جهانی
تا کنون هیچ زنی موفق به قهرمانی در رقابتهای جهانی باریستاها نگشته است و به مرور حضور آنها در مرحلهی پایانی نیز کاهش چشمگیری داشته است. در شش سال اول، زنان حضور ده درصدی در فینال داشتند. در سال 2007 سالی طلایی را برای زنان در این رقابتها شاهد بودیم و چهار نفر از فینالیستها را زنان تشکیل میدادند. بااینحال در 9 سال گذشته، یعنی از سال 2009 تا 2017، تنها دو زن در فینال شرکت کردهاند؛ Miki Suzuki از ژاپن در سالهای 2011، 2012، 2017 و همچنین Charlotte Malaval از فرانسه در سالهای 2015 و 2016.
وضعیت در مسابقات دم آوری که از سال 2011 در حال برگزاری است، اندکی بهتر است، هرچند هنوز هم هیچ زنی موفق به قهرمانی در این مسابقات نشده است. البته زنان در مسابقات دیگری نظیر لته آرت به موفقیتهایی دستیافتهاند اما میزان اعتبار آنها بهاندازهی دو مسابقهی ذکرشده دارای اهمیت نیست.
با توجه به اینکه جنسیت ارتباطی با مهارت دم آوری قهوه ندارد، اما ممکن است این تفاوت در ذهن هرکدام از ما ایجاد سؤال کند. بهطور کلی زنان کمتری در این مسابقات شرکت میکنند اما آیا این نشاندهندهی رقابتپذیری کمتر زنان است؟ حتی اگر چنین باشد نیز، میتواند نشاندهندهی تعصب قضاوت و یا منابع و زمان تمرین کمتر باشد. و اگر زنان بهخوبی در این رقابتها پیشرفت میکنند و بزرگترین توضیح برای کمتر شرکت کردن آنها در این مسابقات، این باشد که آنها کمتر میخواهند که در مسابقاتی در این سطح شرکت کنند، چه چیزی مسبب این امر است؟ روشی که این رقابتها به تبلیغ خود میپردازند؟ فرهنگ جامعهای که زنان را کمتر رقابتپذیر بار میآورد؟ کمبود آموزش و منابع موجود برای زنان؟ اینکه زنان کمتری در موقعیت مدیریت کافیشاپ قرار دارند؟ و یا ترکیبی از همهی اینها؟
زنان رست کننده
اگر این قضیه که قهرمان مسابقات جهانی همیشه یک مرد است بهعنوان پیشفرض وجود داشته باشد، این قضیه به رست کنندگان قهوه نیز قابل تعمیم است و در مسابقات مربوط به رست هنوز هیچ زنی قهرمان بخش پایانی نبوده است، اما متأسفانه اطلاعات کمی در مورد این شکاف جنسیتی در بین رست کنندگان در دست است.
یک چشمانداز ترسناک یا دلایلی برای خوشبینی؟
این تنها صنعت قهوه نیست که با این مشکل دستوپنجه گرم میکند، در سال 2017 انجمن جهانی اقتصاد بیان داشت که چیزی نزدیک به صدسال طول خواهد کشید تا زنان و مردان به برابری دست یابند و این عدد برای برابری کامل اقتصادی چیزی نزدیک به دویست سال است. متأسفانه این اعداد در سال 2016، هشتادوسه و صدوهفتاد بود که این نشاندهندهی بدتر شدن شرایط برای زنان است و این اولین باری است که این اعداد روند نزولی پیشرفت را نشان میدهند.
با توجه به این موضوع، تعجبی ندارد که روز جهانی زنان در سال 2018 را بیش از پیش گرامی بداریم. با این وجود سازمانهای زیادی وجود دارند که برای بهبود شرایط زنان در صنعت قهوه تلاش میکنند که پیش از این برخی از آنها را ذکر کردیم و در ادامه به چند نمونهی دیگر میپردازیم.
IWCA که دارای مقالاتی در سطح جهانی است، به منظور “توانمندسازی زنان در جامعهی بینالمللی قهوه برای دستیابی به زندگی معنادار و پایدار” تلاش میکند؛ و تشویق و تشخیص و مشارکت زنان در تمامی عرصههای صنعت قهوه را حمایت میکند. این سازمان پروژههای ملیای را به هدف بهبود عدالت و تولید قهوه از طریق ساختن زیرساختهایی نظیر آموزش انجام میدهد.
سازمان مشارکت برای حقوق جنسیتی که بخشی از موسسه کیفیت قهوه است، رویکرد روششناختیای را در مورد نابرابری جنسیتی به کار برده است. آنها هفت اصل را برای صنعت قهوه دنبال کردهاند و ابزارهایی برای استفاده از آنها در کسبوکار در اختیار دارند.
Barista Connect یک سری از رویدادهای مربوط به قهوه است؛ که برای بهبود برابری از طریق توانمندسازی و الهام بخشیدن به زنان برای بر عهده گرفتن نقشهای مختلف در صنعت قهوه میکوشد.
هشتگی با عنوان #coffeetoo نیز یک جنبش مردمی است که برای مقابله با آزار و اذیت جنسیتی در صنعت قهوه طراحی شده است.
هدف ما بهعنوان بخشی از صنعت قهوه نپذیرفتن این سطح از نابرابری است و همچنین باید به سمت پس گرفتن حقوحقوق این قشر از جامعه حرکت کنیم تا از حقوقی برابر با مردان برخوردار گردند. این مسئله با درک چالشهای زنان در تمامی سطوح صنعت آغاز میگردد و همچنین این چالشها بر اساس قانونهای کشور، فرهنگ و سایر مسائل در هر منطقهای متفاوت است و فقط زمانی که مشکلی را درک کنیم میتوانیم برای مقابله با آن قدمی برداریم.
برگرفته از وبسایت https://www.perfectdailygrind.com